دانستنی‌های گوش

گوش میانی و آناتومی آن

گوش میانی از پرده صماخ ، استخوانچه گوش میانی و عضلات گوش میانی تشکیل شده است. در ادامه به توضیح بخش‌های مختلف و عملکرد آنها می‌پردازیم. مطالب مطرح شده در این مقاله به شرح زیر می‌باشد:

1. پرده صماخ (پرده گوش)

2. استخوانچه‌های گوش میانی

3. عضلات گوش میانی

4. شیپور استاش

5. عملکرد گوش میانی

6. خون‌رسانی گوش میانی

7. عصب‌دهی گوش میانی

پرده صماخ

پرده صماخ یک بافت پرده‌ای نازک یا ورقه‌ای شکل است که در مرز میان گوش میانی و خارجی کشیده شده است. این پرده در بزرگسالان حدود 9 میلی متر قطر داشته و مایل است به گونه‌ای که لبه تحتانی آن بیشتر از لبه فوقانی آن به سمت مرکز کشیده شده است، که این امر منجر به ایجاد زاویه‌ای حدود 55 درجه با کف کانال گوش خارجی شده است. این پرده همچنین معقر است که این امر انعطاف‌پذیری آن را افزایش می‌دهد و در نتیجه بر عملکرد گوش میانی می‌افزاید. این غشا در انسان از 5 تا 8 لایه سلولی ضخیم تشکیل شده است که این موضوع در میان گونه‌های مختلف حیوانات متفاوت است. این پرده انرژی صوت را به صورت لرزش، از طریق اتصالش به دسته استخوانچه چکشی به استخوانچه‌های گوش میانی انتقال می‌دهد. پرده صماخ بر مبنای خصوصیات فیزیکی و موقعیتی به نواحی مجزای آناتومیکی تقسیم می‌شود. در قسمت عمده اطراف پرده صماخ یک حلقه فیبری غضروفی ضخیم وجود دارد که آنولوس نام دارد و پرده را به بخش تمپانی استخوان تمپورال ثابت می‌کند. لبه فوقانی پرده به اندازه سایر لبه‌ها محکم نشده است اما به وسیله دو چین چکشی قدامی و خلفی به زائده خارجی استخوانچه مالئوس متصل می‌گردد. یک ناحیه کوچک مربع شکل در بالای این چین‌ها وجود دارد که سست‌تر از بقیه پرده است و پارس فلکسیدا نامیده می‌شود. اکثریت پرده، پارس تنسا نام دارد و برای انتقال انرژی امواج صوتی به گوش میانی سازگاری بهتری یافته است. پرده به خاطر اتصال به دسته استخوان چکشی معقر است که این اتصال منجر به داخل کشیده شدن پرده شده است. قسمت بیشتر فرو رفته این تعقر، ناف یا آمبو نامیده می‌شود.

ضخامت پرده صماخ شامل سه لایه است. خارجی‌ترین لایه یا لایه جلدی در ادامه لایه اپی تلیال کانال گوش است. همین لایه است که با مهاجرت به خارج به تمیز کردن دبری‌های درون گوش خارجی کمک می‌کند و موجب التیام خودبه خودی سوراخ‌های پرده صماخ می‌گردد. لایه وسطی یا فیبروزی از دو نوع فیبر تشکیل شده است. یک لایه از فیبرهای شعاعی به سمت حاشیه که از مانوبریوم به سمت خارج گسترش می‌یابند و یک لایه از فیبرهای مدور که در قسمت اطراف پرده برجسته‌ترند. لایه داخلی که تحت عنوان لایه میانی یا موکوسی شناخته می‌شود از پوشش حفره گوش میانی مشتق می‌شود. پرده صماخ به خوبی عصب‌دهی شده است و از این رو کاملاً به فشار حساس است. شاخه‌های اعصاب کرانیال 5 و 10 بخش خارجی پرده را عصب‌دهی کرده و شاخه‌های عصب کرانیال 9 سطح میانی را عصب دهی می‌کند.

استخوانچه‌های گوش میانی

اتصال پرده صماخ به دریچه بیضی (دریچه گوش داخلی) به وسیله زنجیره‌ای از سه استخوان کوچک یا استخوانچه است. برخلاف اندازه کوچکشان این استخوانچه‌ها بوسیله سطوح مفصلی کاملی به یکدیگر اتصال یافته‌اند که اجازه جابجایی مفید را به این زنجیره می‌دهند. سه استخوانچه در گوش میانی وجود دارد که شامل:

1. استخوانچه چکشی

2. استخوانچه سندانی

3. استخوانچه رکابی

1. استخوانچه چکشی

اولین استخوانچه می‌باشد که دارای گردن، سر، دسته یا مانوبریوم و یک زائده کوچک است. مانوبریوم و زائده کوچک به طرف داخلی پرده صماخ متصل می‌شوند. سر استخوانچه چکشی با تنه دومین استخوانچه یعنی سندانی مفصل می‌شود.

2. استخوانچه سندانی

استخوانچه سندانی دارای دو زائده کوتاه یا پایه است که یکی کوتاه و دیگری بلند است. زائده کوتاه متمایل به عقب است و به سمت دیواره استخوانی پشتی گوش میانی گسترش می‌یابد و به عنوان نقطه اتکا یا لولا برای حرکت (چرخش) استخوانچه سندانی عمل می‌کند. زائده بزرگ با سر سومین استخوانچه، یعنی رکابی مفصل می‌شود.

3. استخوانچه رکابی

به سر استخوانچه رکابی دو پایه متصل است که به صفحه آن متصل می‌شوند. صفحه رکابی بوسیله لیگامان آنولار به ورودی گوش داخلی (دریچه بیضی) متصل شده است. ارتباط این سه استخوانچه با هم و ارتباطشان با پرده صماخ و دریچه بیضی، در شکل نشان داده شده است.

استخوانچه‌ها در حفره گوش میانی، بوسیله لیگامان‌های مختلفی معلق‌اند، که مهمترین این لیگامان‌ها، لیگامان خلفی سندانی و لیگامان قدامی چکشی است. فشار در زنجیره استخوانچه‌ها، وابسته به حرکت پرده انعطاف پذیر صماخ، هنگام ضربه زدن صوت بر روی آن است. اما این حرکت همچنین می‌تواند بوسیله دو عضله کوچکی که به اتصال استخوانچه‌ها به دیواره استخوانی گوش میانی کمک می‌کنند، تغییر کند.

عضلات گوش میانی

در گوش میانی دو عضله کوچک اما بسیار مهم قرار دارد:

1. عضله تنسور تیمپانی

2. عضله رکابی

1. عضله تنسور تمپانی

از یک کانال استخوانی که روی دیواره قدامی حفره گوش میانی، درست بالای دریچه شیپوراستاش قرار دارد، مبدأ می‌گیرد. این عضله به گردن استخوان چکشی می‌چسبد و هنگامی که منقبض می‌گردد، منجر به افزایش کشش پرده صماخ با کشیدن دسته استخوانچه مالئوس به سمت داخل می‌گردد. عضله تنسور تمپانی بوسیله شاخه‌ای از عصب 5 کرانیال (تری ژمینال) عصب دهی می‌شود.

2. عضله رکابی

عضله رکابی از دیواره خلفی منشأ گرفته و به گردن استخوانچه رکابی اتصال می‌یابد. این عضله کوچکترین عضله اسکلتی در بدن انسان است. انقباض این عضله، استخوانچه رکابی را به سمت عقب می‌کشد که به شکل ارتوگونال به سمت صفحه حرکتی پیستون مانندش است تا صفحه آن را به دریچه بیضی سفت و ثابت کند. عضله رکابی بوسیله شاخه‌ای از عصب 7 کرانیال (عصب فاسیال) عصب‌دهی می‌شود. انقباض این عضله ممکن است نقش مهمی را در محافظت از دستگاه شنوایی، درک گفتار و تعادل فشار داشته باشد.

شیپور استاش

لوله استاش (گاهی به عنوان لوله شنوایی یاد می‌گردد) یک کانال کوچک است و حدود ۳۶ میلی متر طول دارد و گوش میانی را به دیواره خارجی نازوفارنکس در حلق وصل می‌کند. 12 میلی متر ابتدایی شیپور استاش استخوانی است و از دیواره قدامی حفره گوش میانی شروع می‌شود. لوله اجازه عبور هوا از نازوفارنکس حلق به گوش میانی به منظور متعادل سازی فشار در دو سوی پرده صماخ را می‌دهد. فشار گوش میانی باید با فشار خارجی اتمسفر برابر باشد تا حداکثر حرکت پرده صماخ بدست آید. گرچه لوله بطور طبیعی بسته است، اما این مجرا به طور مختصری در هنگام بلعیدن، بوسیله فعالیت عضله سالپینگوفارنژیوس (Salpingopharyngeus) و عضلات باز کننده شیپور مربوط به کام نرم که بوسیله شاخه‌ای از عصب کرانیال 11 و عصب فرعی (اکسسوری) نخاعی عصب‌دهی می شوند، باز می‌گردد.

امکان باز کردن شیپور استاش با زور از طریق باد کردن دهان و بینی بسته (مانور والسالوا) وجود دارد. شیرجه‌روهای با تجربه می‌توانند لوله استاش خود را باز نگاه دارند یا آن را مختصراً در هنگام بلع باز کنند. اما شیرجه‌رو غیر ماهر که نمی‌تواند فشار هوا را در گوش میانی خود متعادل کنند، تنها پس از طی چند فوت پایین رفتن در آب، درد شدیدی را تجربه خواهد کرد. متاسفانه، در این جا به دلیل بالا رفتن فشار امر باز کردن لوله استاش دشوارتر می‌گردد. بسته ماندن دائمی شیپور استاش در اثر برخی بیماری‌ها می‌تواند باعث احساس کیپی گوش شود.

گوش میانی و آناتومی آن

عملکرد گوش میانی

گوش میانی مسئول یکی از مهم‌ترین جنبه‌های انتقال امواج صوتی یعنی تطابق امپدانس است. امپدانس می‌تواند به عنوان مانع و سد مقابل حرکت توصیف شود.

چرا امپدانس برای انتقال انرژی موج صوتی موجود در هوای بیرون به مایع حلزون مهم است؟

خوب، در نظر بگیرید وقتی اشعه‌های نور به سمت آب برخورد می‌کنند چه اتفاقی روی می‌دهد؟ تقریبا همه نور منعکس می‌شود. چنین رویدادی به طور مشابه در گوش رخ می‌دهد. در صورتی که موج صوتی موجود در هوا مستقیماً به دریچه بیضی حلزون پر از مایع برخورد کند، تخمین زده می‌شود که بیش از 99 درصد انرژی صوت از سطح دریچه بیضی بازتاب خواهد کرد و به دلیل عدم تطابق امپدانسی، دستگاه شنوایی در جذب صدا ناکارآمد می‌شود.

گوش میانی و آناتومی آن

چطور گوش میانی ایمپدانس را هماهنگ می کند؟

ساختارهای این ناحیه از گوش در واقع مکانیسم‌های مختلفی را به منظور افزایش نیروی وارده بر دریچه بیضی از سوی صفحه استخوانچه رکابی، به کار می‌برد تا به طور مؤثر امپدانس هوا در کانال گوش را با امپدانس مایع در حلزون یکسان کند.

نکته اول و مهم این است که سطح پرده صماخ، بسیار بزرگتر از صفحه رکابی یا دریچه بیضی است در نتیجه بازتاب انرژی از سطح بزرگ پرده به دریچه بیضی منجر به بهبود امپدانس می‌شود. تفاوت اندازه پرده صماخ و دریچه بیضی منجر به افزایش 17 برابر نیروی وارد بر دریچه بیضی به منظور غلبه بر عدم تطابق امپدانس می‌گردد.

دومین مکانیسم به دنبال در نظر گرفتن انعطاف پذیری و حالت صدفی شکل پرده صماخ است. مطابق با حرکت پرده صماخ قلاب‌های آن باعث می‌شود که دسته استخوانچه چکشی کمتر از پرده گوش حرکت کند. این نتایج منجر به افزایش نیرو و کاهش سرعت می‌شود، بنابراین فشار را بر روی دریچه بیضی افزایش می‌دهد. این مکانیسم حدود 2 برابر، فشار را بر روی دریچه بیضی افزایش می‌دهد.

سومین عامل مربوط به تطابق امپدانس از خاصیت اهرمی استخوانچه‌ها بدست می‌آید. از آن جا که بازوی استخوانچه سندانی که با سر استخوانچه رکابی مفصل می‌شود کوتاه‌تر از دسته استخوانچه چکشی است، نتیجه این فعالیت بر روی رکابی افزایش نیرو و کاهش سرعت است. این مکانیسم 3/1 برابر میزان فشار را بر روی دریچه بیضی افزایش می‌دهد. مطالعات صورت گرفته در گربه نشان داده است که مکانیسم‌های مربوط به این سه روش برای روبرویی صدا با افزایش امپدانس در مایع کافی هستند میزان (تغییر) بدست آمده در گوش میانی انسان وابسته به فرکانس صوت بیرونی است اما اندازگیری‌ها در فرکانس‌های میانی مقدار تقریبی 30 دسی بل را نشان می‌دهند.

عملکردهای دیگر مربوط به ساختارهای گوش میانی نقش حفاظتی است که بوسیله رفلکس آکوستیک از طریق انقباض عضله رکابی در پاسخ به صداهای بلند و هدایت نیروهای ایجاد شده منحصراً به دریچه بیضی فراهم می‌شود. دریچه دیگر حلزون، دریچه گرد است به وسیله غشای نازک دریچه گرد، پوشانده می‌شود و به فشارهای انتقالی در حلزون اجازه می‌دهد تا در طرف مقابل غشاء پایه پراکنده شوند. این حالت منجر به جریان یافتن فشار در یک مسیر واحد به داخل و خارج حلزون می‌گردد. اگر در هنگام انتقال موج صوتی، فشار به طور یکسان به دریچه بیضی و گرد وارد شود، هیچ‌گونه حرکتی در مایع حلزونی رخ نخواهد داد ، دلیل آن این است که مایع‌های حلزون غیر قابل تراکم‌اند.

نقش رفلکس اکوستیک گوش میانی چیست؟

در انسان‌ها، رفلکس آکوستیک گوش میانی به انقباض عضله رکابی در پاسخ به صدا گفته می‌شود. در بسیاری از گونه‌های حیوانی، انقباض هر دو عضله تنسور تمپانی و عضله رکابی برای انجام این رفلکس استفاده می‌شود.

آستانه رفلکس آکوستیک در حدود 85 دسی بل در افراد بالغ با شنوایی نرمال است. قدرت انقباضی عضله رکابی با افزایش دامنه صوت محرک افزایش می‌یابد حتی هنگامی که یک محرک صرفاً به یک گوش ارائه گردد، رفلکس در هر دو منطقه روی می‌دهد، اما در گوشی که محرک دریافت کرده است، قوی‌تر خواهد بود. رفلکس آکوستیک گوش میانی معمولاً بوسیله آزمون تغییرات امپدانس اکوستیک گوش میانی از طریق تمپانومتری (ارجا به فایل ارزیابی تخصص بزرگسالان در بخش خدمات) غیر تهاجمی که در بیشتر مجموعه‌های کلینیکی در دسترس است، بررسی می‌شود. آزمون تمپانومتری توسط شنوایی شناس در سمعک لند انجام می‌شود این آزمون سلامت گوش میانی و پرده گوش را نشان می‌دهد و در تشخیص عفونت‌های گوش میانی (ارجا به فایل عفونت گوش میانی) مانند اتیت میانی (ارجا به فایل عفونت گوش میانی) بسیار کارآمد است.

رفلکس آکوستیک گوش میانی ممکن است دو هدف را در برگیرد:

1. انقباض عضله رکابی منجر به سفت شدن زنجیره استخوانچه‌ای گوش میانی می‌شود که در ابتدا می‌تواند از آسیب ناشی از نویز بلند به گوش میانی و گوش داخلی (ارجا به فایل گوش داخلی) جلوگیری کند. (بویژه در صداهای بلند ناگهانی)

2. سفت شدن زنجیره استخوانچه‌ها انتقال امواج با فرکانس‌های پایین را کاهش می‌دهد، و از این رو می‌تواند درک اصوات با فرکانس بالا را که می‌توانند بوسیله اصوات با فرکانس‌های پایین پوشانده شوند را افزایش دهد. ثابت شده است که این رفلکس در بازشناسی گفتار با صدای بلند اهمیت دارد، زیرا مشاهده شده است که امتیاز بازشناسی گفتار در سطوح شدتی بالاتر از 90 دسی بل در بیمارانی که دچار فلج عضله رکابی شده بودند کاهش پیدا کرده است.

این رفلکس ممکن است باعث پوشانده شدن صداهای بدنی حاصل از حرف زدن شود بنابراین ما مجبور به شنیدن صدای نفس کشیدن‌مان و حرکت زبان و فکمان در هنگام صحبت کردن نخواهیم بود.

خون‌رسانی به گوش گوش میانی

گردش خون گوش میانی بوسیله 6 شریان مختلف تأمین می‌شود: شاخه تمپانی شریان ماگزیلاری (به پرده صماخ)، شاخه استیلوماستوئید شریان اوریکولار خلفی (به دیواره خلفی و ماستوئید)، شاخه پتروزال شریان مننژیال میانی، شاخه‌ای از شریان فارنژیال صعودی، شاخه تمپانیک شریان کاروتید داخلی و شاخه‌ای از شریان درون کانال پتریگوئید.

عصب‌دهی به گوش میانی

اعصاب مختلفی این قسمت گوش را عصب‌دهی می‌کنند و در شبکه تمپانی شرکت می‌کنند، شبکه تمپانی (شبکه‌ای از اعصاب است که روی سطح دماغه قرار می‌گیرند). این اعصاب شامل شاخه تمپانی عصب گلوسوفارنژیال و اعصاب کاروتیکوتمپانیک فوقانی و تحتانی از شبکه سمپاتیکی کاروتید هستند. از شبکه تمپانی، اعصاب در لایه موکوسی حفره گوش میانی، غشاهای دریچه‌های گرد و دریچه بیضی و لوله استاش پخش می‌شوند. نکته جالب این که هر گونه آسیب به مناطقی که به وسیله این اعصاب عصب‌دهی می‌شوند ممکن است منجر به حس درد راجعه در گوش میانی شود، که این، یک عامل شایع اوتالژی یا درد گوش می‌باشد.

دسته های مقالات

سایر مقالات

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

سبد خرید
برای دیدن محصولات که دنبال آن هستید تایپ کنید.